تاثیر مخرب تجمل گرایی در خانواده ها (بخش دوم)
تجمل گرایی باعث انحراف عملی فراوانی در زندگی افرادی که رو به تجمل آورده اند می شود و عاملی برای اختلاف خانوادگی و نگرانی روحی اعضا می شود تعادل روحی خانواده را برهم زده و موجب،از هم گسیختگی این نهاد مقدس می شود. با ما همراه باشید.
انسان محوری و لذت گرایی و به تبع آن خودپسندی و فخرفروشی، یکی از علت های اصلی دلایل گرایش به تجمل گرایی است.
ماهیت تجمل گرایی
قطعا برخورداری از سطحی از رفاه و مواهب دنیوی طبیعی است، زیرا به نیازهای طبیعی ارتباط می یابد و بدون شک پاسخگویی به نیازهای اولیه، نیاز به امنیت، آسایش و حتی زیبایی را نمی توان نادیده گرفت. اما در رفتار افراطی، پاسخگویی به نیازها فراتر از نیازهای طبیعی می شود و می تواند کاملا جنبه ی مرضی و پاتولوژیکال پیدا کند. این شکل مرضی در قالب زیاده خواهی و تجمل گرایی نمود می یابد و می تواند به جامعه و خانواده آسیب بزند. جالب بود که مقاله ای می خواندم درباره ی عادات خرید در میان انگلیسی ها که در آن مقاله بیان شده بود یک فرد انگلیسی به طور متوسط در ماه ممکن است چیزی حدود ۱۸ مورد از کالا هایی چون لباس، کفش و غیره بخرد که فقط یک یا دو عدد از آن ها را مصرف می کند و بقیه اش را هیچ وقت مصرف نمی کند. یعنی وقتی که در معرض اغوا و وسوسه ی مراکز خرید قرار می گیرند، دست شان به سمت چیزهایی دراز می شود که اصلا نیاز ندارند.
آدم ها در غرب اعتیاد به خرید دارند بدون آنکه به آن کالا نیاز داشته باشند، امری که به آن شاپاهولیک (shopaholic) گفته می شود. امروز می بینیم که برای این اعتیاد به خرید، تئوری هایی نیز خلق شده است و سعی می شود یک پشتوانه ی نظری و علمی برای آن ایجاد شود. می گویند برای اینکه نسبت به خودت حس خوبی داشته باشی، خرید کن. برای مبارزه با افسردگی، خرید کن. به خطا انسان ها برای حل مشکل خود به این راه پا می گذارند و فکر می کنند مشکل شان حل می شود، در حالی که این احساس حل مشکل موقتی و آنی حل شده است، اما به صورت اساسی و درست حل نشده است.
آدم ها در غرب اعتیاد به خرید دارند بدون آنکه به آن کالا نیاز داشته باشند، امری که به آن شاپاهولیک (shopaholic) گفته می شود. امروز می بینیم که برای این اعتیاد به خرید، تئوری هایی نیز خلق شده است و سعی می شود یک پشتوانه ی نظری و علمی برای آن ایجاد شود. می گویند برای اینکه نسبت به خودت حس خوبی داشته باشی، خرید کن. برای مبارزه با افسردگی، خرید کن. به خطا انسان ها برای حل مشکل خود به این راه پا می گذارند و فکر می کنند مشکل شان حل می شود، در حالی که این احساس حل مشکل موقتی و آنی حل شده است، اما به صورت اساسی و درست حل نشده است.
دلایل گرایش به تجمل گرایی
انسان محوری و لذت گرایی و به تبع آن خودپسندی و فخرفروشی، یکی از علت های اصلی است. در اینجا لازم است تا یک نکته مشخص شود و آن تفاوت بین انسان مداری غربی و انسان مداری در معنای اسلامی است. انسانی که غربی ها از آن حرف می زنند، ربطی به خدا و سرمنشاء وجودی ندارد، انسان غربی یک موجود خود مختار افراطی است که محور همه چیز است. چنین موجودی، سعی دارد تا نهایت لذت مادی را از زندگی دنیوی ببرد و لذت برای او اصالت می یابد. اما انسان در اسلام، خلیفه ی خداوند و اشرف مخلوقات بر روی زمین است، در واقع در دایره ی هنجاری که خدا برای او تعریف کرده، می تواند عمل کند. در حقیقت یکی از علت های تجمل گرایی همین تفاوت در مفاهیم بین ما و غرب است.
متأسفانه در جامعه ی ما گروهی از افراد مبتلا به بیماری تجمل گرایی و اشرافیت شده اند و این نیاز به علت کاوی دارد. علت ها را می توان در سطح خرد و کلان شناسایی کرد. برای مثال در سطح خرد، یکی از مهم ترین علت های تجمل گرایی افراطی به «نحوه ی تصور از خود» بر می گردد. انسان هایی که تصورشان از خودشان مثبت نیست یا از عزت نفس کافی برخوردار نیستند، بیشتر از سایرین به سمت این رفتارهای مریض وارانه متمایل می شوند. در نظر بگیرید آدمی که احساس نامرئی بودن دارد و فکر می کند که من خیلی کوچک هستم و نادیده گرفته می شوم، حالا می خواهد خودش را نشان دهد و درد مرئی شدن دارد، چون در قالب های دیگری نمی تواند خودش را اظهار کند، موبایلش را به شما نشان می دهد یا دائما سعی می کند مارک لباسش را به شما نشان دهد. یعنی به جای اینکه به ایده و فکرش تکیه کند، به ماشین گران قیمتش تکیه می کند. در صورتی که فرد صاحب فکر و عزت نفس، هیچ گاه برای دیده شدن حاضر نیست دست به هرکاری بزند.
اما در سطح کلان این معضل از تعاملات اجتماعی ما با دیگران شروع می شود. یکی از مواردی که ریشه ی تجمل گرایی است، تحقیر در روابط اجتماعی است. در جامعه ای که آدم ها دائما یکدیگر را به خاطر نوع لباس، نوع تفکر، نوع گویش تحقیر می کنند، طبیعی است که جوان ما باور می کند که مقبولیت در این است که استانداردهای تحمیلی دیگران را در همه ی شئون زندگی بپذیرد. متأسفانه تقلید افراد از الگوهای ظاهری و رویه های تقلیدی در بیشتر موارد ربطی به زمینه های اجتماعی و فرهنگی ما ندارد. برای مثال می توان به جراحی های زیبایی، تناسب اندام و نوع آرایش چهره ها اشاره کرد که عمدتا ارتباطی به سلیقه و زمینه ی فرهنگی و اجتماعی ما ندارد، اما به شکل انبوه در میان افراد جامعه رواج می یابد. یک سیستمی افراد را مقلد خودش کرده است و وقتی که در جامعه قدم می زنید، می بینید چقدر دختران شبیه یکدیگر شده اند و یا چقدر از پسر ها به یک شکل خاص و شبیه یکدیگر هستند.
ادامه دارد...
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، دکتر صادقی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
متأسفانه در جامعه ی ما گروهی از افراد مبتلا به بیماری تجمل گرایی و اشرافیت شده اند و این نیاز به علت کاوی دارد. علت ها را می توان در سطح خرد و کلان شناسایی کرد. برای مثال در سطح خرد، یکی از مهم ترین علت های تجمل گرایی افراطی به «نحوه ی تصور از خود» بر می گردد. انسان هایی که تصورشان از خودشان مثبت نیست یا از عزت نفس کافی برخوردار نیستند، بیشتر از سایرین به سمت این رفتارهای مریض وارانه متمایل می شوند. در نظر بگیرید آدمی که احساس نامرئی بودن دارد و فکر می کند که من خیلی کوچک هستم و نادیده گرفته می شوم، حالا می خواهد خودش را نشان دهد و درد مرئی شدن دارد، چون در قالب های دیگری نمی تواند خودش را اظهار کند، موبایلش را به شما نشان می دهد یا دائما سعی می کند مارک لباسش را به شما نشان دهد. یعنی به جای اینکه به ایده و فکرش تکیه کند، به ماشین گران قیمتش تکیه می کند. در صورتی که فرد صاحب فکر و عزت نفس، هیچ گاه برای دیده شدن حاضر نیست دست به هرکاری بزند.
اما در سطح کلان این معضل از تعاملات اجتماعی ما با دیگران شروع می شود. یکی از مواردی که ریشه ی تجمل گرایی است، تحقیر در روابط اجتماعی است. در جامعه ای که آدم ها دائما یکدیگر را به خاطر نوع لباس، نوع تفکر، نوع گویش تحقیر می کنند، طبیعی است که جوان ما باور می کند که مقبولیت در این است که استانداردهای تحمیلی دیگران را در همه ی شئون زندگی بپذیرد. متأسفانه تقلید افراد از الگوهای ظاهری و رویه های تقلیدی در بیشتر موارد ربطی به زمینه های اجتماعی و فرهنگی ما ندارد. برای مثال می توان به جراحی های زیبایی، تناسب اندام و نوع آرایش چهره ها اشاره کرد که عمدتا ارتباطی به سلیقه و زمینه ی فرهنگی و اجتماعی ما ندارد، اما به شکل انبوه در میان افراد جامعه رواج می یابد. یک سیستمی افراد را مقلد خودش کرده است و وقتی که در جامعه قدم می زنید، می بینید چقدر دختران شبیه یکدیگر شده اند و یا چقدر از پسر ها به یک شکل خاص و شبیه یکدیگر هستند.
ادامه دارد...
منبع : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای، دکتر صادقی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}